تجربه نگهبانی در سنگر کمین / شهادتی که در چندقدمیات ایستاده بود
تاریخ انتشار: ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۴۴۵۳۸
«تجربه نگهبانی در سنگر کمین از نابترین لحظههای جنگ بود. سنگر از تنهایی و فکر پر بود. فکر به خودت، به جایی که هستی، به بچههایی که خاک این سنگر از خونشان خیس بود. تو بودی و خدا و شهادت که چندقدمیات ایستاده بود. مثل ماه که از پشت ابر سرک بکشد با نگاهت بازی میکرد.»
به گزارش خبرنگار ایمنا، حاجحسین یکتا، از رزمندگان و راویان دفاع مقدس در بیان خاطرات خود از سالهای حماسه، به خاطره حضورش در جبهه «کاسکبود» و نگهبانی در سنگر کمین اشاره کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در بخشی از کتاب «مربعهای قرمز» میخوانیم: «جبهه کاسکبود به خط دشمن نزدیکتر بود. بچهها نوبتی در سنگر کمین پست میدادند. نزدیکترین نقطه به خط عراق یک سنگر نقلی کمین ساخته بودند. از آنجا زاغ سیاه دشمن را چوب میزدیم. مراقب بودیم نیروهایش نفوذ نکنند. بعد از اذان صبح و مغرب شیفت سنگر عوض میشد. اگر بچهها آنجا هم تیر میخوردند طبق قانون نانوشتهای صدایشان در نمیآمد تا جای سنگر لو نرود. صبح تا شب ازشان خون میرفت. ذرهذره کامشان شیرین میشد و پرواز میکردند.
تجربه نگهبانی در سنگر کمین از نابترین لحظههای جنگ بود. سنگر از تنهایی و فکر پر بود. فکر به خودت، به جایی که هستی، به بچههایی که خاک این سنگر از خونشان خیس بود. تو بودی و خدا و شهادت که چند قدمیات ایستاده بود. مثل ماه که از پشت ابر سرک بکشد با نگاهت بازی میکرد. سنگر کمین جایی بود بین زمین و آسمان. دنیا با تمام زرق و برقش پشت سرت میماند. روبهرو خدا بود و آغوش بازش. برای پرواز فقط باید یک قدم برمیداشتی. شهادت در این سنگرطور خاصی بود. آرام و بیصدا. صبح تا شب از بچهها خون میرفت و شب که دید عراق محدود میشد، عقب میآوردندشان.
در جبهه کاس کبود با مهدی پاکروان و علیرضا ابراهیمپور بیشتر از همه رفیق شدم. شوخ و پرسروصدا بودند. کنارشان احساس تنهایی نمیکردم. مرا دُکی صدا میزدند. قرار بود هر وقت تهران رفتم، به خانه آنها بروم. قراری که هنوز عملی نشده. یک نفر دیگر هم بود که خوب یادم مانده. عاقل مردی اصفهانی. هر وقت از کنارم رد میشد قدو بالایم را برانداز میکرد. زیرلب، طوری که من بشنوم به خدا پناه میبرد. دوستانش میخندیدند و من نمیفهمیدم دستم انداخته است. یک روز به حرف آمد:
- از خدا خواستهام یا مجروح نشوم یا زیر دست تو یک الف بچه نیفتم که فاتحهام خوانده است.
پروبازی درآوردم و انشاءالله غلیظی گفتم. یک روز ظهر سوت خمپاره پرده گوش همهمان را لرزاند. سنگر نگهبانی بالای تپه را زده بودند. نوبت پست همان عاقل مرد اصفهانی بود. دو تا از بچهها رفتند و بیرون آوردنش. بیهوش شده بود. پریدم پشت آمبولانس که تا سنگر اورژانس همراهش بروم. دلم برایش سوخت. همان سرش آمد که دوست نداشت. حالش وخیم بود. باید در روز روشن زیر آتش عراق، عقب میبردیمش. نه تکان میخورد، نه ناله میکرد. سرتا پایش را ورانداز کردم. هیچ جا نشکسته بود که آتل بگذارم. خونریزی هم نداشت که زخمش را ببندم. دندانهایش قفل شده بود و زورم به تنفس مصنوعی دهان به دهان نمیرسید.»
کد خبر 661096منبع: ایمنا
کلیدواژه: دفاع مقدس خاطرات دفاع مقدس جنگ تحمیلی خاطرات جنگ تحمیلی حاج حسين يکتا رزمنده دفاع مقدس راوي دفاع مقدس کتاب مربع های قرمز شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۴۴۵۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
من گزینه مناسبی برای یونایتد هستم
سرمربی منچستر یونایتد با وجود شکست سنگین برابر کریستال پالاس و نتایج ناامید کننده در فصل جاری همچنان خود را گزینهای مناسب برای هدایت شیاطین سرخ میداند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، منچستر یونایتد در هفته سیوششم رقابتهای لیگ برتر انگلیس مهمان کریستال پالاس بود و یک شکست سنگین دیگر را تجربه کرد. شیاطین سرخ در این بازی خارج از خانه با نتیجه چهار بر صفر شکست خوردند.
اریک تن هاخ در نشست خبری بعد از بازی اظهار کرد: تا زمانی که منچستر یونایتد هستیم باید بهترین نمایش را داشته باشیم. بازیکنان باید بهتر از این ظاهر شوند و تلاش بیشتری از خود نشان دهند. ما مستحق این شکست بودیم چرا که نتوانستیم بازی خوبی را به نمایش گذاریم.
تن هاخ درباره نمایش ناامید کننده کاسیمیرو گفت: نباید تنها روی عملکرد یک بازیکن تمرکز کنیم. باید عملکرد همه تیم را در نظر بگیریم. این درست نیست که تنها از یک بازیکن انتقاد کنیم. کل تیم خوب نبودند و به همین خاطر چنین شکستی را تجربه کردیم. احساس ناراحتی و ناامیدی زیادی داریم. این اصلاً بازیای نیست که انتظارش را داریم. به رقابت و تلاش خود ادامه میدهیم.
تن هاخ درباره این سوال که آیا همچنان خود را گزینهای مناسب برای هدایت یونایتد میداند؟ گفت: بله! طبیعتاً. من همیشه خودم را مدیون هواداران یونایتد میدانم. آنها همواره در کنار ما بودهاند. تماشاگران به خوبی میدانند که تیم همواره مشکلات زیادی داشته و به همین خاطر باید در کنار هم بود و این مشکلات را پشت سر گذاشت.
این سرمربی هلندی درباره آینده خود گفت: من اصلاً به آیندهام فکر نمیکنم. وظیفه من این است که تیم را به بهترین شکل آماده رقابت کنم. ما مشکلات زیادی داریم، اما تمرکز من تنها روی بهتر کردن تیم است. تنها به بهتر شدن تیمم فکر میکنم و اصلاً به آینده خود با یونایتد فکر نمیکنم.
منچستر یونایتد با شکست سنگینی که در این بازی تجربه کرد با ۵۴ امتیاز و تفاضل گل کمتر نسبت به چلسی در رده هشتم جدول رده بندی قرار گرفت.
منبع: ایسنا
کد خبر 751328